فیلم Sound of Metal یکی از آثار تحسین شده درام در سال ۲۰۱۹ بود که توسط داریوس ماردر، کارگردان ۴۶ ساله ی آمریکایی نویسندگی و کارگردانی شد.
این فیلم، شاید از دید مخاطبان چندان مورد استقبال قرار نگرفت و فروش بالایی نداشت؛ اما بسیاری از منتقدان آن را تحسین کردند و در ارزیابی های خود نمرات بالایی را به این فیلم اختصاص دادند. فیلم Sound of Metal اثر ارزشمندی است که می تواند شما را متاثر کند و در عمق درام غم انگیز و در عین حال امید بخشش فرو ببرد.
مثل همیشه قبل از نقد فیلم Sound of Metal توجه شما را به چند سطری درباره داستان فیلم جلب می کنیم.
این فیلم داستان زندگی شخصی به نام “روبن استون” (با بازی زیبای “ریز احمد“، هنرپیشه پاکستانی ساکن انگلستان) است؛ او درامر یک گروه موزیک متال است و با موسیقی سر و کار دارد؛ در واقع می شود گفت موسیقی و دنیای شلوغ و پر سر و صدای متال تمام زندگی او را تشکیل می دهد.
اما پس از مدتی، در یکی از اجراهایش متوجه می شود که انگار شنواییش دچار مشکل شده و نمی تواند صداها را به درستی بشنود. او این مسئله را با دوست دخترش “لو” (با هنرنمایی اولیویا کوک) در میان می گذارد؛ آنها پس از مراجعه به پزشک، در می یابند که شنوایی روبن، قابل ترمیم نیست و بلکه روز به روز هم کمتر می شود تا جایی که او به طور کلی شنوایی اش را از دست داده و کر خواهد شد.
به این ترتیب آنها تصمیم می گیرند راه حلی برای رفع مشکل روبن پیدا کنند و در نهایت روبن با پیشنهاد لو، وارد یک مرکز آموزش به ناشنوایان می شود. این جا است که روبن یک مرحله و تجربه نو در زندگی خود را آغار می کند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم I’m Thinking of Ending Things : روانکاوی عمیق انسانی!
فیلم Sound of Metal حقیقتا یکی از بهترین درام های سال ۲۰۲۰ است؛ فیلمی که علاوه بر داستان جالب و درگیر کننده اش، دارای عمقی فلسفی است و می تواند مخاطب را ساعت ها به فکر فرو برد.
Sound of Meta از آن دسته فیلم هایی است که برای هر نوع مخاطبی، چیزی برای ارائه دارد؛ اگر به دنبال یک قصه خوب و بی نقص باشید، این فیلم می تواند لحظات به یاد ماندنی ای را برایتان بسازد و اگر هم از آدم هایی هستید که می خواهید فیلمی که تماشا می کنید شما را به فکر بیندازد و ذهنتان را مشغول کند، باز هم Sound of Metal یکی از بهترین گزینه ها است.
یکی از علت های مهمی که باعث می شود تا این فیلم را، اثر نویی در نوع خودش بدانیم، داستان آن است. فیلم Sound of Metal مخاطب را وارد جهانی می کند که شاید خیلی به آن اهمیتی نمی داده و بیشتر اوقات با بی توجهی از آن عبور می کرده.
این فیلم سبک و سیاق زندگی افراد ناشنوا را به نمایش گذاشته و سعی کرده تا حس و تجربه جدیدی از “بودن” را به مخاطبانش عرضه کند؛ بودن در جهانی صامت و بدون صدا.
همین نکته، یعنی به کار گرفتن قالب درام برای به نمایش گذاشتن یک نوع زندگی خاص که با آنچه اکثر افراد تجربه می کنند متفاوت است، چیزی است که این فیلم را در همان نقطه آغاز، از دیگر آثار درام زمان خودش جدا میکند.
اما صرف این تفاوت و در واقع دست گذاشتن روی سبکی خاص از زندگی نمی تواند باعث مورد توجه قرار گرفتن یک اثر هنری شود؛ آنچه فیلم Sound of Metal را به اثری قابل تحسین تبدیل می کند، ساختار باورپذیر و نرم درام آن است.
این فیلم به خوبی توانسته زندگی قشر خاصی از افراد جامعه را به نمایش بگذارد. Sound of Metal به زیبایی و لطافت هرچه تمام تر زندگی را لمس می کند. این اثر، قابی است برای تجربه آنچه شاید هرگز نمی خواهیم تجربه اش کنیم.
از این گذشته، در فیلم Sound of Metal حضور یک مفهوم اندوهناک اما حقیقی موج می زند؛ شاید در لایه های سطحی این فیلم نتوانیم رنگ این مفهوم را به چشم ببینیم اما، رایحه و طعم آن را احساس خواهیم کرد.
این مفهوم در سر تا سر فیلم وجود دارد و شاید باید گفت تمام این اثر، شرح یک داستان و مثال است برای به نمایش گذاشتن و توضیح دادن این حقیقت. اما این مفهوم که حضورش در فیلم Sound of Metal این گونه احساس می شود و مخاطب را به فکر فرو می برد چیست؟
تمام فیلم Sound of Metal همین است: “از دست دادن و ساختن با درد آن.”
این همان عمق فلسفی و وجودی این فیلم است که درباره اش حرف زدیم. از دست دادن، یکی از اصلی ترین ریشه های درد آدمی است که هیچ درمانی ندارد؛ انسان آمده است تا از دست دادن را تجربه کند.
از دست دادن مثل بدست آوردن نیست؛ دومی احتمال است اما اولی یقینی است؛ ما ممکن است چیزی را بدست بیاوریم؛ اما اینکه قرار است روزی از دستش دهیم یقینی است و در آخر، حتی اگر بخت یارمان باشد و زندگی چیز های کمی را از ما بگیرد، مرگ، پایان دهنده تمامی داشته هایمان خواهد بود.
در فیلم Sound of Metal ما با شخصی مواجه می شویم که در حال از دست دادن حس شنوایی اش است. روبن به تدریج نخواهد توانست هیچ صدایی بشنود و تجربه شنیداری اش به مرور زمان به خاطراتی دور تبدیل خواهد شد؛ انقدر دور که حتی دیگر تصور و دوره آنچه قبلا شنیده بود هم برایش از بین خواهد رفت. حال این را هم در نظر بگیرید که شنیدن برای روبن، به معنای تمام زندگی اش است؛ او یک درامر است و با موسیقی به زندگی اش معنا بخشیده.
سکانس هایی که او را در حال نواختن و غرق شدن در جهان موسیقی و صدا نشان می دهد به زیبایی بیان می کند که دل کندن از چنین توانایی ای برای روبن چقدر می تواند عذاب آور باشد.
از آن گذشته ریز احمد به خوبی توانسته این شخصیت را عمق و روح ببخشد و بازی او هم بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفته. حالات چهره او هنگام نواختن، ترس و نگرانی او از کر شدن، نگاه ناامیدانه اش که بیانگر ناباوری از وقوع این اتفاق است همگی نشان دهنده استعداد قابل تحسین ریز احمد، در خلق این شخصیت منزوی و درون گرا است.
فیلم Sound of Metal با وجود تمام ویژگی های مثبتی که در خود جای داده، یک ایراد کوچک دارد و آن کند بودن نسبی روند داستان است؛ البته به هیچ وجه نباید گفت اثر ماردر، کاری کسل کننده از آب درآمده ، اما می توانیم بگوییم که شاید بهتر بود سرعت وقوع اتفاقات کمی تند تر می شد تا مخاطب را در میان لحظات ناب فیلم بیشتر درگیر می کرد.
فیلم Sound of Metal، اثری دوست داشتنی است درباره رنج از دست دادن و کنار آمدن با این حقیقت که زندگی، همان گونه که بنظر ساکن و آرام می رسد، در یک لحظه می تواند دگرگون شود و این ماییم که باید نسبت به این تغییر واکنش نشان دهیم.
– این فیلم، نخستین تجربه کارگردانی داریوس ماردر است.
– Sound of Metal برنده جایزه بهترین فیلم، در جشنواره بین المللی فیلم زوریخ شد.
نظرتان در مورد این اثر را با ما و دیگر خوانندگان مجله سینما تیکت در میان بگذارید.