بی وزنی دومین فیلم بلند مهدی فرد قادری پس از جاودانگی است. این فیلم از راه یابی به جشنواره سی و هشتم فجر باز ماند و در ادامه به سرعت اکران شد اما به دلیل شیوع بیماری کرونا از اکران مناسبی برخوردار نشد.
فیلم بی وزنی یک درام رمزآلود است که در یک لوکیشن محدود فیلمبرداری شده است. بی وزنی حول موضوعات عاشقانه ای چون خیانت می چرخد.
نویسنده و کارگردان: مهدی فرد قادری
بازیگران: امیرعلی دانایی، بهاره کیان افشار، جلال فاطمی، نسیم ادبی، تینا پاکروان، یاسر جعفری، سپیده مرادپور
خلاصه داستان: پادرا (امیرعلی دانایی) در صبح روز عروسی اش با هلیا (بهاره کیان افشار) گم می شود. حال جمع حاضر که شامل معشوقه های سابق این دو نیز می شود دچار یک چالش می شوند.
در ادامه با نقد فیلم بی وزنی با سینما تیکت همراه باشید.
فیلم بی وزنی دومین ساخته فرد قادری است. فیلمی در ژانر درام که سعی دارد برای مخاطب حلقه ای از اتفاقات مرتبط بسازد. ابزارش چیست؟ یک زن دلباخته و دیوانه با بازی تینا پاکروان که به شدت بد است، یک داماد و ظاهرا نقش اول (اگر بپذیریم نقش اولی وجود دارد) که نمی دانیم کیست و یک مادر و خواهر و عمو
که در این میان مادر با بازی نسیم ادبی کمی تیپیکال است البته او هم مطلقا شخصیت نیست.
در کل میان تمام نقش ها، نقش سحر با بازی پاکروان کمی به تبدیل شدن به یک شخصیت نزدیک است اما انتخاب پاکروان انتخاب بسیار نامناسبی برای این نقش است.
نه پاکروان و نه نویسنده عزیز نمی توانند از این کاراکتر متناقض نما یک شخصیت حتی معمولی در بیاورند. شخصیتی لااقل کمی باورپذیر.
ما در مواجهه با این نقش نه جنون را به طور کامل می بینیم، نه حسادت را می بینیم و حتی نمیدانیم چیست و چرا هست؟ هرچند باز هم تکرار می کنیم شخصیت سحر صد برابر بهتر از نود درصد نقش های موجود در فیلم است!
شخصیت سحر قرار است یک زن حسود و عشق از دست داده باشد که آمده تا موش بدواند. حال این موش دواندن اگر به خراب شدن عروسی بینجامد که چه بهتر، اگر هم نینجامید لااقل یک اختلافی بین زوج قصه انداخته و دلش خنک شده!
اما سحر یک جا تهدید به خود زنی می کند، یک جای دیگر صورتش را می برد، جلوی اتوی داغ و مجنون بازی در می آورد و جایی دیگر از انفجار احتمالی ابراز نگرانی می کند. این تناقض ها وجود دارد.
درباره ما بقی شخصیت ها همچنین مسائلی مطرح نیست چون ما اصلا نمی دانیم طرف چکاره است! مادر فیلم کم و بیش خوب از آب درآمده و لااقل می دانیم طرف دغدغه مال و ثروت دارد و خرافاتی هم هست.
همین دو نکته بسیار ناچیز این شخصیت را در نمودار ارزش نسبی شخصیت های داستان بالا می برد. اما سایر شخصیت ها مثلا محمدرضا و ترنم و هلیا به کل ماکت هستند!
صحنه های مختلف جا نیفتاده اند، برای مثال کاراکتر تا مرز جنون عصبانی می شود بعد پنجه می اندازد گردن طرف مقابلش را می گیرد ولی یک ثانیه بعد رهایش می کند و بحث منطقی را ادامه می دهند!
یا جای دیگری ترنم می گوید:«عمو این خرگوشه رو نکش.» بعد در سکانسی خودش می رود تا خرگوش بزند! در توجیه هم میگوید:«وقتی دیدم تو کشتیش خوشم اومد!»
در یک سکانس دیگر وقتی می فهمد اسبی که مرده کره ای داخل شکم داشته به هم می ریزد و احساس گناه می کند!
انتخاب بازیگران نامناسب است، پاکروان اصلا صدای مناسبی برای اجرای آن دیالوگ های تند و عصبی ندارد. بگذریم از حالات صورت و بیانش که آن هم افتضاح است. در سکانسی قرار است سیگار بکشد اما سیگاری نیست که سیگار بکشد و سیگار کشیدنش بی نهایت مصنوعی است.
دوربین فرد قادری گویا نیست، نماها اکثرا گیج کننده و نامفهوم اند، ما دقیقا نمی فهمیم معنای نماها و حرکات دوربین چیست.
چندین مرتبه دوربین دور شخصیت ها می چرخد و می رسد به نقطه اولش و نمی دانیم این چرخش چه معنایی دارد: آیا می خواهد کارما و چنین پیام هایی منتقل کند؟ نمی دانیم!
در هر صورت کار دوربین و حرکاتش برای ما واضح نیست. گریم ها هم اوضاع جالبی ندارد. البته در تندی و نامتناسب بودن آرایشها، فیلم به نوعی به واقعیت جشن های عروسی نزدیک است!
فیلم در یک لوکیشن آشنا فیلمبرداری می شود. از آن دسته فیلم هایی که نصف خرجشان را برای اجاره لوکیشن می دهند. اما لوکیشن واقعا کمکی به داستان می کند؟ می خواهد بگوید این خانواده ثروتمند هستند؟
راه های درست تری از نشاندن یک عمارت جلوی چشم مخاطب نیز وجود دارد که از قضا مهم تر نیز هستند اما در فیلمنامه جایی ندارند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم سرخپوست ؛ فرار از زندان ایرانی!
بی وزنی پس از این که موفق به حضور در جشنواره فیلم فجر نشد، اکرانش را از فردای جشنواره در اسفندماه آغاز کرد اما با توجه به شیوع بیماری خیلی زود سینما ها تعطیل شد و اکران این فیلم نیز نیمه تمام باقی ماند.
بی وزنی به تازگی در شبکه خانگی اکران شده و دانلود و تماشایش در دسترس است.
در مجموع فیلم بی وزنی، تجربه ناموفقی از لحاظ سینمایی محسوب می شود، چه از نظر بازی بازیگران، چه از نظر کارگردانی و چه فیلمنامه موفق نیست. فیلم بی وزنی در ادامه فیلم های نه چندان خوب سینمای ماست که از سینما بیشتر درگیر فرم شده است و البته در فرم هم خوب نیست بلکه فرم زده است.
2 دیدگاه
باز خوبه از دوران ساختن عاشقانه های آبکی رد شدیم
این فیلما در برابر اونا پادشاهن
بله، سینمای ایران توی این سالها پیشرفت نسبتا خوبی داشته