خلاصه داستان: در جهت مبارزه با تروریسم طالبان در افغانستان، امریکا پایگاه هایی را در قسمت های مختلف افغانستان تاسیس کرده است. فیلم the outpost روایتگر درگیری دو روزهی یکی از این پاسگاه های نظامی با طالبان است.
کارگردان: Rod lurie
بازیگران: Scott Eastwood، Caleb Landry Jones، Orlando Bloom، Jack Kesy، Cory Hardrict، Milo Gibson، Jacob Scipio، Taylor John Smith، James Jagger، Jonathan Yunger
این فیلم محصول ۲۰۲۰ امریکا به کارگردانی رود لوری است. «پاسگاه» روایتگر جنگ نزدیک طالبان و نیرو های امریکایی مستقر در یک پاسگاه واقع در یک روستا به مدت دو روز در جنوب افغانستان است.
فیلم the outpost با ژانر جنگی در ۱۲۳ دقیقه تهیه شد و اقبال خوبی نیز در گیشه کسب کرد. این فیلم بر پایه رمان امریکایی پاسگاه که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده، ساخته شده است.
این فیلم که روایتگر جنگ دو روزه نیروهای امریکایی مستقر در امریکا با نیروهای طالبان است فضای بسیار پر تنش و برخوردی دارد.
شروع فیلم با حملات بسیار خفیف طالبان همراه است. این حملات با یک خمپاره از سوی نیرو های امریکایی پاسخ داده می شود و در نهایت درگیری خاصی پیش نمی آید، اما در روز سوم اکتبر، وقتی همه در خواب هستند طالبان حمله گسترده خود را با حدود سیصد نفر آغاز می کند.
پاسگاه امریکایی که در بدترین وضع از نظر موقعیت قرار دارد از هر طرف با آتش طالبان رو به روست و در این اوضاع ترسناک، سربازان امریکایی یکی یکی کشته می شوند. تا این که نقشه ی تازه ای طراحی می شود تا امریکایی ها را در این مهلکه موفق کند.
درگیری نزدیک حدود دو روز ادامه دارد و نهایتا با پیروزی نیروهای امریکایی به پایان می رسد. مدت زمان فیلم حدود دو ساعت است که به سادگی می توان چهل دقیقه اش را کم کرد: هم از ابتدای فیلم و هم از انتهای آن!
تمام فیلم خلاصه در صحنه های اکشن و درگیری های مسلحانه است که البته طراحی مطلوبی دارند و نمره قبولی می گیرند، اما بقیه صحنه های فیلم را می توان بیهوده نامید. نه پرسپکتیوی از محیط به بیننده اش می دهد نه اصلا از میزان وحشتناک بودن طالبان می گوید و نه از شخصیت های به ظاهر اصلی چیزی نشان می دهد.
شخصیت ها به حدی مشابه و یکنواخت هستند که عملا می توان به جای آن ها از ماکت استفاده کرد! تمام دیالوگ های این ها حول مسائل بی معنی و خالی از هر گونه کد و سر نخ می چرخد و گویی کارگردان از تمام درونیات و رفتار های یک سرباز ارتش تنها فحش دادنش را برداشت کرده است.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینمای جهان
فراتر از این که شخصیت ایجاد نشده، باید گفت حتی تیپ هم به وجود نیامده است و از این لحاظ هم کار فیلمنامه نویس و هم کارگردان با ایراد جدی همراه است.
در طول فیلم سه بار فرمانده پاسگاه تغییر می کند و به جز مرتبه اول، در باقی مواقع هیچ کمکی به داستان نمی کند. نه تنها کمکی نمی کند بلکه تاثیری هم در داستان ندارد!
شاید در جواب این ایراد گفته شود که فیلم بر اساس یک داستان واقعی و یک کتاب است، اما این پاسخ مطلقا عذر بدتر از گناه است. چرا؟ به این دلیل که فیلم یک اثر مستند نیست، بله بر اساس یک داستان واقعی هست اما مستند نیست، داستانی است.
معنی و مفهوم اثر داستانی این است که دنیای خودش را دارد، باید جهانش را خودش بسازد نه این که مخاطب را به داستان واقعی حواله دهد و کاستی اش را با کمک از واقعیت بپوشاند، فیلم داستانی باید روایت خودش را داشته باشد، حال چه پایه ای واقعی در کار باشد چه غیر واقعی.
به غیر از آنچه در صحنه های درگیری مشاهده می کنیم فیلم چیز دیگری ندارد و اصولا قابل مقایسه با آثار جنگی شاخصی چون نجات سرباز رایان و ۱۹۱۷ نیست چرا که خالی از هر گونه روابط انسانی است.
صحبت کردن سربازان با خانواده شان هم بسیار مصنوعی است. عملا هیچ حسی را به مخاطب منتقل نمی کند، حسی مانند دوری از خانواده.
بر خلاف آنچه برخی از منتقدین به آن معتقدند، از دیدگاه نگارنده این متن، کارگردانی اثر به هیچ وجه عالی نیست. برخی از منتقدین صاحب نام امریکایی معتقدند دوربین روی دست و نحوه کارگردانی کاری می کند حس کنید در میدان نبرد هستید، البته که نیستیم!
ما در میدان نبرد مذکور نیستیم و نخواهیم بود چرا که از ابتدا کارگردان ما را بیرون پاسگاه گذاشته و علاقه ای ندارد واردمان کند، مخاطب علاقه ای ندارد به این ماکت های شبیه به هم و بی تفاوت از یکدیگر نزدیک شود و شبی را در آسایشگاه با آن ها بماند و ورق بازی کند، چه به این که کنارشان نبرد کند!
بنظر می رسد چنین نظراتی از منتقدین آمریکایی بیشتر از حس ناسیونالیستی بر می خیزد. این را مخاطب غیر امریکایی خیلی بهتر می فهمد و البته نکته ی اصلی این است که مخاطب ملی گرای امریکایی نباید خیلی از فیلم تشکر کند چرا که فیلم نتوانسته آرمان و ارزشش را در سطح فراتر از کشور خودی نشان بدهد و الگو کند یا حداقل مخاطبش را اندکی همراه سازد.
این اثر صرفا در تیراندازی و جلوه های میدانی خوب کار کرده است (که البته در این حیطه هم فوق العاده نیست اما نمره خوبی می گیرد) ولی در پسش چیزی ندارد، مشابه فیلم تنگه ابوقریب در سینمای خودمان از این نظر.
در مجموع همان طور که در طول بررسی فیلم the outpost گفتیم، این فیلم جلوه های میدانی خوبی دارد و به نوعی یک اثر جنگی مطلوب دارد که می توان نشست و با آن سرگرم شد اما اثر شاخصی نیست و نمی تواند مخاطبان جدی تر را راضی نگه دارد.
نظرتان در مورد این فیلم را با ما و دیگر خوانندگان مجله سینما تیکت در میان بگذارید.